باسلام
بنده حدود هشت ماه هست که عقد کرده ام،هر دومون هم دانشجوی دکتری هستیم. لازم به ذکر است که قبل از ازدواج، ما حدود چهار سال با هم در ارتباط برای آشنایی بیشتر(دوستی) بودیم که کل آشناییمون شش سال می شود. همسرم از حدود چهار سال پیش یعنی دو سال بعد از شروع دوستیمان برای تحصیل به خارج رفت و ارتباط ما عمدتا از طریق چت تصویری و تماس بوده که در هر روز حدود چند بار با هم تماس داشتیم و زمان هایی که به ایران بازمی گشت در مدت حدود ده روز با هم بودیم.
حدود دو سال پیش زمانی که برای مسافرتی به ایران آمد، ما روابطمان خیلی خوب نبود اما او به شهر ما آمد و همدیگر را دیدیم و او در حال عکس گرفتن از من بود که ناگهان در لابه لای عکس ها به طور اتفاقی عکس های چند ساعت قبل او را دیدم که با دختر دیگری انداخته، اون دختر را دورادور می شناختم، او دانشجوی دکتری بود و همسرم می گفت بیشتر پایان نامه اش را کمکش کرده، هیچوقت نمی توانستم تصور کنم که آنها با هم ارتباط داشتند، من می خواستم رابطه را قطع کنم اما اون خیلی گریه کرد و قسم خورد که فقط یه دیدار بوده و رابطه ای بینشون نبوده و قول داد دیگه حرفی بینشون نباشه و من هم با اینکه خیلی ناراحت بودم اما چون دوستش داشتم دلم به حال گریه هاش سوخت و حرفاش را باور کردم.
اما دیروز اتفاقی توی عکسای قدیمی توی کامپیوترش عکس اون دختر را توی خونش توی خارج دیدم و عکس هایی هم از رابطه جنسی اونها توی خونش بود، از تاریخ عکسها فهمیدم مال حدود 2 ماه قبل از خواستگاری من هست یعنی زمانی که بلیط ایران را برای خواستگاری خریده بود یعنی حدود یک سال پیش، یکسال پیش من از فیسبوک فهمیدم که دختره برای فرصت مطالعاتی رفته خارج البته یک کشور دیگه، و همان موقع به همسرم پاتک زدم که چرا اومده پیش تو، که اون چون من مدرکی نداشتم کامل قضیه را نفی کرد و با من دعوا کرد که چرا بهش الکی انگ می زنم و قسم خورد که اون را ندیده. اما حالا عکسای اون روز را دیدم.
از دیروز تا حالا همسرم فقط افتاده رو زمین و گریه می کنه و طلب بخشش می کنه و می گه یا منو بکش یا باهام زندگی کن و من بدون تو نمی تونم زندگی کنم و غلط کردم و التماس
همسرم میگه اون مال قبل از ازدواج بوده و من حالا کامل فرق کردم، اما من میگم ما اون موقع هم دوستی داشتیم برای ازدواج، و اون رابطه ها مال زمانیه که می خواست بیاد خواستگاری
من چیکار کنم؟ دارم دیوونه میشم
با تشکر